هو المتین
...
گفتم ز جان گذشتم در راه وصلت ای دوست ... گفتا: که عاشقان را این است عهد و پیمان
...
گفتم ز جان گذشتم در راه وصلت ای دوست ... گفتا: که عاشقان را این است عهد و پیمان
گفتم بپای عشقت باید ز سر گذشتن ... گفتا: ز سر گذشتن بر عاشق است آسان
گفتم به لب رسیده جانم ز اشتیاقت ... گفتا: که جان بر آید در راه وصل جانان
گفتم که روز وصلت کی میشود میسر ... گفتا: که صبر بسیار باید به شام هجران
گفتم غم فراغت آتش به جان من زد ... گفتا: فرو نشانش با آب چشم گریان
فلاور ۱۴ شعبان
...
...
...
...
میلادت مبارک، شاه بیت غزلهایم
...