Monday 14 February 2011

حرمت آزادگی



ای عجب آئین مهر و مردمی از یاد رفت ... حرمت آزادی و آزادگی بر باد رفت

بیستون فریاد میدارد زحسرت کای دریغ ... از نظر‌ها شور شرینکاری فرهاد رفت

هر زمان آید زمرغان گرفتار این خبر ... در قفس ماندیم و از ما بی‌ خبر صیاد رفت

دید صیادی بود از بهر صیدش در کمین ... هر طرف آهوی زخمی بهر استمداد رفت

جاهل از آز و طمع در قید نام و جاه ماند ... عارف و آزاده از وارستگی زین خاکدان آزاد رفت

شیوه ی ظالم ستیزی در نظر‌ها زنده شد ... بر زبان هر جا که نام کاوه ی حداد رفت

شاهد شادی نشد هرگز به چشمی جلوه گر
زان ستمهایی که "عاشق" بر دل‌ ناشاد رفت

فلاور
بهمن ۱۳۸۹