در زندگى هر شخصى ممكن است زمانهايى برسد كه پرنده روحش اسير و چراغ دلش كم فروغ شود، اما با مواجه و حضور با برخى از انسانها در زندگى كه شاید تعداد اینطور آدمها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد، غبار دل زدوده ميشود و وقت پروازش ميرسد. پرنده دل بال ميگشايد، قفس ميشکند و مرغ دل به پرواز در مي آید و چراغ دل پر فروغ ميشود
گر تجلی کند حقیقت دوست، دوست بیترجمان سخن گوید و مرغ جان دمبدم سوی نور پرواز كند. مرغ دلى كه سبكبالانه آرزومند پرواز در فلك است
و در آنجاست كه انسان از هوا به هو ميرسد و كبوتر دلش چون همايى در عرش كبريايى به پرواز در مى آيد
و در آنجاست كه انسان از هوا به هو ميرسد و كبوتر دلش چون همايى در عرش كبريايى به پرواز در مى آيد
دكتر على شريعتى انسانها را به چهار دسته تقسيم ميكند. دسته اول آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند.اینان تنها هویت جسمی دارند. دسته دوم آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند.دسته سوم آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند. آدمهای معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را میگذارند. کسانی که همواره به خاطر ما میمانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.دسته چهارم آنانی که وقتی هستند نیستند ، وقتی که نیستند هستند شگفتانگیزترین آدمها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوهاند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک میکنیم. باز میشناسیم. میفهمیم که آنان چه بودند. چه میگفتند و چه میخواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب میشود. سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنان مست میشویم و درست در زمانی که میروند یادمان میآید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد
چو میدانی که دورانرا بقا نیست
غنیمت دان حضور دوستان را
غنیمت دان حضور دوستان را
...